آفریقا از اون دسته فیلمهاست که هر چند بار ببینی خسته نمیشی. قرار نیست که در طول فیلم اتفاق خاصی بیفته. حتی اگر اول کار، فیلم با یک صحنه که نوید فیلمی اکشن رو میده آغاز شده باشه. اما شاید بشه گفت پیام کلی فیلم عمیقتر از این حرفهاست. پیامی که شاید بشه در یک خط خلاصه کرد: همیشه ترسوها خطرناکترین آدمها میتونن باشن!
فیلم آفریقا اولین ساخته بلند هومن سیدی بازیگر جوان تلویزیون و سینما است. فیلمی درباره سه جوان خردهفروش مواد که درون یک ماجرای گروگانگیری میفتن و در این میان روابط انسانی بین این سه و گروگان و تا حدودی اربابشان که به شکل روایی و سوم شخص از او همیشه یاد میشه، داستان کلی فیلم رو میسازه.
فیلمبرداری به شیوه دیجیتال و کادربندیهای زیبا و ترکیببندی رنگ که از محاسن تصویربرداری دیجیتال است حس صمیمی و همذاتپندارانهای رو به بیننده القا میکنه. بازیها و یا بهتر بگم، بازیگرفتن از بازیگران در نقشهای تعریف شده و در کل شخصیتپردازیها هم عالی بود.
داستان به شکلی اگزیستانسیالیستی شروع میشه، اما در ادامه بین این شکل روایت و روایت تاریخی از زندگی و نیات و شرایط اجتماعی و آرزوهای هر یک از شخصیتها حرکتی سینوسی داره. اما چیزی که به عنوان پیام آخر فیلم از همه بولدتر و گلدرشتتر عنوان میشه این مسئله است که آدمهای ترسو حتی مهربونیشون هم باز از ذات مهربان و دلسوزشون نیست. بلکه از روی ترسشون هست. نه اینکه همه کسانی که مهربون هستن از ترسشون است، نه! بلکه برعکس این جمله صدق میکنه. یعنی علت مهربونی ترسوها، ترسشون است. از این رو شاید این نوع روایت فیلم و پیام اون این پیام فلسفی رو به بیننده بده که هیچگاه برداشت اگزیستانسیالیستی، روایت دقیق و منطبق بر حقیقت رو به دنبال نداره. شاید هزار مدل فلسفی دیگه هم بشه این فیلم رو تحلیل کرد و یا برداشتهای متفاوت داشت و اون چیزی که دقیقا این فیلم رو دیدنی و زیبا جلوه میده همین مسئله هست. اینکه آفریقا حرفهای زیادی برای گفتن داره. پس این فیلم رو اگر تا حالا ندیدید، حتما ببینید!