سال 90 به قاضی دادگاهم گفتم که دیر یا زود خواهید دید که چه کسی فتنهگر است و چه کسی بابصیرت. خیلی زود خواهید دید که چه کسی دلش به حال کشور و انقلاب میسوزد. احمدینژادی که امروز دارید بسیاری از دلسوزان بیادعا را به پایش قربانی میکنید یا میرحسین و کروبی و جوانان سبزی که بیهیچ چشمداشتی تنها برای ایرانی بهتر و نظامی مقبولتر هزینه میدهند. چند روزی بیشتر نگذشت که تشت رسوایی احمدینژاد فروریخت و دیدند! اما چه سود که بصیرت تنها مزه ساندیسهایشان بود! امروز آنها خود به حرفی که میرحسین و کروبی و سبزها میزدند رسیدهاند. ولی باز هم چشم کوردلیشان بسته است. زیرا که احمدینژاد تنها وسیلهای بود برای یکهتازی دیوانهوار و انحراف انقلاب و حذف دلسوزان واقعی این خاک پردرد…
اما این سند افتخاری است که در تاریخ میماند و سرافراز خواهیم بود که راه را درست رفتهایم، حتی اگر زندگیمان را گرفتند…
میرحسین موسوی: بنده يك فرد انقلابي هستم و در اعتراض به وضعيتي كه ايشان بوجود آورده سخن ميگويم و اگر وضعيت کشور اينگونه نبود من وارد نمي شدم و همان كار فرهنگي خود را ميكردم. ايشان (احمدینژاد) مملكت را به جايي كشانده است كه پر از دروغ و نفاق است و پرونده سازي ميكند و خجالت نميكشد كه در مقابل من مدام عكس خانم بنده را نشان ميدهد درحاليكه خانم من يك استاد دانشگاه و يك فرد روشنفكر است و من نميخواهم تعصب شخصي را وارد اين موضوع كنم ولي ايشان تا اين اندازه خودش را پايين ميآورد. حالا شما به بنده ميگوييد كه من حرف نزنم؟ من اجازه ميدهم كه ايشان بيايد و حرف بزند و نماينده دادستاني هم نباشد كه زمان را اندازهگيري كند و عيبي هم ندارد. چرا نبايد حرف بزنم؟
اي مردم همه صحبتها را در كنار هم قرار دهيد و اين گرافهايي كه بنده نشان دادم، يادتان باشد و بدانيد كه اين نمودارها را بالا و پايين ميكنند تا شما را گول بزنند و نقش مار ميكشند تا سعي كنند شما را به بيراهه ببرند و من با اينها مخالفم.
ايشان (احمدینژاد) همه جا صحبت ميكند و تهمت ميزند و صدا و سيما، سايتها و پولها هم در اختيارش است.